تفسیر قطره ای قرآن کریم
تفسیر سوره ی بقره آیه ی ۷
🌟آیه هقتم سوره بقره🌟
📚تفسیر نور (حجة الاسلام قرائتی)
«۷» خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
خداوند بر دلها و برگوش آنان مهر زده و بر چشمانشان پردهاى است و براى آنان عذابى بزرگ است.
✅نکته ها
مُهر بدبختى كه خداوند بر دل كفّار مىزند، كيفر لجاجتهاى آنان است. چنانكه مىخوانيم: «يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ» «۲» خدا بر دل افراد متكبّر و ستمپيشه، مهر مىزند. و در آيه ۲۳ سورهى جاثيه نيز مىخوانيم: خداوند بر دل كسانى كه با علم و آگاهى به سراغ هواپرستى مىروند مهر مىزند. بنابراين مهر الهى نتيجهى انتخاب بدِ خود انسان است، نه آنكه يك عمل قهرى و جبرى از طرف خدا باشد.
مراد از قلب در قرآن، روح و مركز ادراكات است. سه نوع قلب را قرآن معرّفى مىكند:
۱. قلب سليم، ۲. قلب منيب، ۳. قلب مريض.
ويژگىهاى قلب سليم❤️
الف: قلبى كه جز خدا در آن نيست. «ليس فيه احد سواه» «۳»
ب: قلبى كه پيرو راهنماى حقّ، توبه كننده از گناه و تسليم حقّ باشد. «۴»
ج: قلبى كه از حبّ دنيا، سالم باشد. «۵»
د: قلبى كه با ياد خدا، آرام گيرد. «۶»
ه: قلبى كه در برابر خداوند، خاشع است. «۷»
«۱». در آيهى ۱۰۳ سوره يوسف مىفرمايد: «وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ» هر چند آرزومند و حريص باشى، بسيارى از مردم ايمان نخواهند آورد.
«۲». غافر، ۳۵.
«۳». نورالثقلين، ج ۴، ص ۵۷.
«۴». نهجالبلاغه، خطبه ۲۱۴.
«۵». تفسير صافى.
«۶». فتح، ۴.
«۷». حديد، ۱۶.
جلد ۱ - صفحه ۵۴
البتّه قلب مؤمن، هم با ياد خداوند آرام مىگيرد و هم از قهر او مىترسد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «۱» همانند كودكى كه هم به والدين آرام مىگيرد و هم از آنان حساب مىبرد.
ويژگىهاى قلب مريض🖤
الف: قلبى كه از خدا غافل است ولايق رهبرى نيست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» «۲»
ب: دلى كه دنبال فتنه و دستاويز مىگردد. «فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ» «۳»
ج: دلى كه قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً» «۴»
د: دلى كه زنگار گرفته است. «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» «۵»
ه: دلى كه مُهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» «۶»
ويژگى قلب منيب
قلب منيب، آن است كه بعد از توجّه به انحراف وخلاف، توبه وانابه كرده و به سوى خدا باز گردد. ويژگى بارز آن تغيير حالات در رفتار وگفتار انسان است.
خداوند در آيات قرآنى، نه ويژگى براى قلب كفّار بيان كرده است:
الف: انكار حقايق. «قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ» «۷»
ب: تعصّب. «فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ» «۸»
ج: انحراف و گمراهى. «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» «۹»
د: قساوت و سنگدلى. «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ» «۱۰»
ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» «11» و: آلودگى و زنگار. «بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ» «۱۲»
«۱». انفال، 2.
«۲». كهف، ۲۸.
«۳». آلعمران، ۷.
«۴». مائده، ۱۳.
«۵». مطففين، ۱۴.
«۶». نساء، ۱۵۵.
«۷». نحل، ۲۲.
«۸». فتح، ۲۶.
«۹». توبه، ۱۲۷.
«۱۰». زمر، ۲۲.
«۱۱». روم، ۵۲.
«۱۲». مطففين، ۱۴.
جلد ۱ - صفحه ۵۵
ز: مرض. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» «۱»
ح: ضيق. «يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً» «۲»
ط: طبع. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» «۳»
قلب انسان، متغيّر و تأثيرپذير است. لذا مؤمنان اينچنين دعا مىكنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا» «4» خدايا! دلهاى ما را بعد از آنكه هدايت نمودى، منحرف مساز.
امام صادق عليه السلام فرمودند: اين جمله (آيه) را زياد بگوييد و خود را از انحراف ايمن و درامان ندانيد. «۵»
📚پیام ها
۱- درك نكردن حقيقت، شايد بالاترين كيفرهاى الهى است. «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ»
۲- كفر و الحاد، سبب مهر خوردن دلها و گوشهاست. «الَّذِينَ كَفَرُوا ... خَتَمَ اللَّهُ»
۳- در اثر پافشارى بر كفر، امتيازات اساسى انسان (درك حقايق و واقعيّات) سلب مىشود. «الَّذِينَ كَفَرُوا ... خَتَمَ اللَّهُ»
۴- كيفر الهى، متناسب با عمل ماست. «الَّذِينَ كَفَرُوا ... خَتَمَ اللَّهُ»
آرى، جزاى كسى كه حقّ را فهميد وبر آن سرپوش گذاشت، آن است كه خدا هم بر چشم، گوش، روح و فكرش سرپوش گذارد. در واقع انسان، خود عامل بدبختى خويش را فراهم مىكند. چنانكه امام رضا عليه السلام فرمود: مُهر خوردن، عقوبت كفر آنهاست. «۶»